Quantcast
Channel: بانوی ایرانی |اس ام اس جدید , آشپزی , عکس بازیگران , نکات خانه داری »جالب

زمان دقیق اعلام نتایج کنکور سال ۹۲

$
0
0

bim9dj9iv3ipa5wwmya4 زمان دقیق اعلام نتایج کنکور سال 92

 

 

زمان دقیق اعلام نتایج کنکور سال ۹۲

مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور جزییات و زمان اعلام نتایج نهایی آزمون‌های برگزار شده در مقاطع مختلف برای سال ۹۲ را تشریح کرد.
به گزارش ایسنا، دکتر حسین توکلی با اشاره به برگزاری آزمون سراسری کارشناسی سال ۹۲، گفت: نتایج اولیه این آزمون به صورت کارنامه تنظیم و در هفته دوم مردادماه ۹۲ بر روی سایت سازمان قرار می‌گیرد.

وی با اشاره به آغاز انتخاب رشته داوطلبان مجاز در هفته سوم مردادماه، گفت:‌ داوطلبان می‌توانند در زمان اعلام شده نسبت به انتخاب حداکثر ۱۰۰ کد رشته محل از میان کد رشته‌ محل‌های تحصیلی گروه آزمایشی مجاز اقدام کنند و آنها را به ترتیب اولویت علاقه در فرم انتخاب رشته الکترونیکی وارد کنند.

اعلام نتایج نهایی کنکور در نیمه دوم شهریور
توکلی درباره اعلام فهرست اسامی پذیرفته‌شدگان نهایی، گفت: اسامی پذیرفته‌شدگان نهایی رشته‌های متمرکز دوره‌های روزانه، شبانه، نیمه‌حضوری، بین‌المللی و مجازی دانشگاه‌های دولتی، پیام نور، آزاد اسلامی، غیرانتفاعی و دانشگاه فرهنگیان آزمون سراسری ۹۲ در نیمه دوم شهریور ماه از طریق سایت سازمان سنجش منتشر می‌شود.

وی افزود: همچنین فهرست اسامی معرفی‌شدگان چند برابر ظرفیت رشته‌های نیمه متمرکز آزمون سراسری سال ۹۲ به همراه برنامه زمانی مراحل مصاحبه و سایر مراحل گزینش در نیمه اول مهرماه منتشر خواهد شد.

مشاور عالی سازمان سنجش با بیان اینکه کارنامه نتایج گزینش نهایی انتخاب رشته‌کنندگان در نیمه اول مهرماه ۹۲ از طریق سایت سازمان سنجش منتشر می‌شود، اظهارکرد: در نهایت فهرست اسامی قبول شدگان نهایی رشته‌های نیمه متمرکز در اواخر دی ماه و یا اوایل بهمن ماه ۹۲ منتشر می‌شود.

ظرفیت پذیرش داوطلبان آزمون سراسری
توکلی درباره ظرفیت پذیرش در دانشگاه‌های سراسری گفت: تاکنون ظرفیت ۶۷۷ هزار و ۹۶۰ نفر برای پذیرش در دانشگاه‌های سراسری اعلام شده است که امکان افزایش آن نیز وجود دارد.

ظرفیت و زمان اعلام نتایج نهایی آزمون ارشد
آزمون کارشناسی ارشد ناپیوسته سال ۹۲ در روزهای ۱۸ تا ۲۰ بهمن ۹۱ در ۱۳۹ کد رشته امتحانی و با رقابت ۷۴۱ هزار و ۲۳۲ داوطلب حاضر در جلسه آزمون برگزار شد.
مشاور عالی سازمان سنجش در خصوص ظرفیت پذیرش دانشجو در این دوره از آزمون، گفت: ظرفیت پذیرش در آزمون کارشناسی ارشد ۹۲، حدود ۸۹ هزار تا ۹۰ هزار نفر در نظرگرفته شده است.

وی با اشاره به اعلام فهرست اسامی پذیرفته‌شدگان نهایی در هفته اول شهریور ماه ۹۲ از طریق سایت سازمان سنجش، خاطرنشان کرد: گزینش نهایی در کلیه کد رشته‌های تحصیلی بر اساس ۸۰ درصد نمره آزمون و ۲۰ درصد معدل تراز شده دوره کارشناسی و سهمیه داوطلبان انجام می‌شود.

اعلام نتایج نهایی آزمون دکتری در نیمه دوم شهریور
مشاور عالی سازمان سنجش همچنین با اشاره به مجاز شدن ۴۵ هزار داوطلب در آزمون دکتری ۹۲، اظهارکرد: حدود ۳۶ هزار و ۹۵۰ داوطلب مجاز معادل ۸۲ درصد مجازین نسبت به انتخاب رشته اقدام کرده‌اند.
وی در خصوص زمان اعلام نتایج نهایی این آزمون، گفت: نتایج نهایی این دوره از آزمون نیمه دوم شهریور ماه اعلام می‌شود.
به گفته مسوولان ظرفیت پذیرش در دوره دکتری در سال ۹۲ بیش از ۱۰ هزار نفر خواهد بود.

برگزاری آزمون کارشناسی ناپیوسته در مرداد
توکلی درباره آزمون کاردانی به کارشناسی ناپیوسته سال ۹۲ نیز، تصریح کرد: آزمون‌ پذیرش دانشجو از دوره کاردانی (فوق دیپلم) به دوره کارشناسی ناپیوسته سال ۱۳۹۲ با توجه به رشته امتحانی داوطلبان در صبح و یا بعدازظهر روز پنج‌شنبه ۲۴ مرداد برگزار خواهد شد.

وی با اشاره به برخی ضوابط این دوره، گفت:‌ هیچ دانشجویی مجاز نیست به طور همزمان در دو رشته یا در دو مقطع تحصیل کند، همچنین کدرشته‌های تحصیلی نیمسال اول و نیمسال دوم را داوطلبانی می‌توانند انتخاب کنند که حداکثر تا شهریور ۹۲ فارغ‌التحصیل شوند.

مشاور عالی سازمان سنجش خاطر نشان کرد: دانشجویانی که از ۳۱ شهریور تا۳۰ بهمن ۹۲ فارغ‌التحصیل می‌شوند، در صورت اعلام ظرفیت توسط دانشگاه‌ها، منحصراً مجاز به انتخاب کد رشته‌های تحصیلی نیمسال دوم هستند.


گوشه ای از خدمات ارزنده ی امام خمینی به ایران

$
0
0

126 گوشه ای از خدمات ارزنده ی امام خمینی به ایران

 

 

گوشه ای از خدمات ارزنده ی امام خمینی به ایران

 

اگر به تاریخ صد سال گذشته ایران و نیز حوادثی که در این مرز و بوم اتفاق افتاده دقت کنیم، بخوبی نقش پررنگ امام خمینی را در سیر تاریخی حوادث ایران معاصر خواهیم دید. امام با قیام و انقلاب خود خدمات بی‌شماری به جامعه و مردم کردند و یقینا حق بزرگی، هم بر گردن ایران و هم اسلام دارند. البته نقش ایشان را نمی‌شود در یک نوشته مختصر بیان کرد. من در این نوشته تنها به دو مورد از خدمات ارزشمند و اثرگذار امام اشاره می‌کنم، اگرچه فکر میکنم که در نگاه امام تمایزی بین خدمت به ایران و اسلام وجود نداشت:
الف: خدمت امام خمینی به اسلام:مبارزه با قشری‌گرایی
به نظر من یکی از خدمات ارزشمند امام، مبارزه آشکار و قاطعانه ایشان با عوام‌زدگی و قشری‌گرایی بود. در مطلب قبلی وبلاگ اشاره کردم که امام خمینی برای مبارزه با عوام‌زدگی چه سختی‌ها و رنج‌ها و تهمت‌هایی را تحمل کردند. البته این سختی‌ها و تهمت‌ها مختص زمان شاه نبود و حتی پس از پیروزی انقلاب هم ادامه داشت. حتما فتاوای مشهور امام را در خصوص موسیقی و شطرنج به خاطر دارید و یادتان هست که بعد از آن، خشک‌مقدس‌ها به امام نامه نوشتند و سعی کردند که احکام فقهی را به ایشان یاد بدهند!
پاسخ امام به آنها یک جمله جالب، زیبا و پرمعنا بود:«پس از عرض سلام … لازم است از برداشت جنابعالی از اخبار و احکام الهی اظهار تاسف کنم.» البته پایان نامه امام را هم نمی‌شود نادیده گرفت:«از جنابعالی که فرد تحصیل کرده و زحمت کشیده‌ای می‌باشید توقع نبود که اینگونه برداشت کرده و آنرا به اسلام نسبت بدهید… شما را نصیحت پدرانه می‌کنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تاثیر مقدس نماها و آخوندهای بی‌سواد واقع نشوید چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذارید هر چه بیشتر بخورد» البته من هم می‌دانم که قشری‌گرایی هرگز نابود نشد و نابود نخواهد شد! خود امام هم این مساله را بخوبی می‌دانست و از آن رنج می‌برد، اما با این حال نباید فراموش کرد که اگر مبارزات، فتاوی و موضع‌گیری‌های امام نبود، اکنون از اسلام فقط همان عوام‌زدگی و قشری‌گرایی و خرافه‌گرایی باقی مانده بود.
آقای دکتر صادق طباطبایی درباره حساسیت امام به اینگونه مسائل، خاطرات جالبی دارند که بد نیست یک مورد آنرا با هم بخوانیم:« سال ۶۲ یا ۶۳ بود که حجت‌الاسلام دکتر شیخ‌الاسلامی – استاد و رییس دانشکده الهیات – وارد کلاس شده و دیده بود پرده‌ای وسط کلاس کشیده شده است. وقتی ایشان به این امر اعتراض کرد، یکی از دانشجویان گفته بود این مصوبه انجمن اسلامی است. همان زمان خواهر من دانشجوی دکتر شیخ‌الاسلامی بود. ایشان با خواهرم (همسر حاج احمد خمینی) تماس گرفتند و گفتند این موضوع را با امام در میان بگذارید و نظر ایشان را اعلام نمایید. امام وقتی این ماجرا را شنیدند، بسیار ناراحت شدند و گفتند به این بازی‌ها سریعا خاتمه دهید. مگر دختر و پسر در کلاس درس آن هم در حضور استاد چه می‌خواهند بکنند که باید از دید یکدیگر مخفی باشند؟ این جوانان در آینده‌ای نزدیک قرار است وارد سطوح مدیریتی شوند، چرا با این کارها به مدیران آینده کشور توهین می‌کنید؟»
ب:خدمت امام خمینی به ایران: فریاد برای عزت و آبروی ایرانیان
اولین مساله‌ای که در این مورد فورا به ذهنم می‌آید مساله کاپیتولاسیون است. هنوز هم گاهی با خودم فکر می‌کنم (و البته هیچ‌ وقت به نتیجه‌ای نمی‌رسم) که حاکمان آنروز ایران واقعا چه برداشتی از خودشان و مردم ایران داشتند که به خفتی مثل این قانون تن دادند. اصلا چه معنی دارد که یک آدم خارجی تنها و تنها بخاطر اینکه رنگ چشمانش آبی است و موهایش بور و قد و قامتش هم بلند بالاتر، در سرزمین من، حکمش با من فرق داشته باشد…
امام خمینی بعد از تصویب این قانون ننگین، آنرا «سندبردگی ملت ایران» نامید و گفت:« … دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگ‌های آمریکایی پست‌تر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند؛‌اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست می‌کنند؛ و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد …»
این همان سخنرانی معروفی است که امام را بخاطر آن از ایران تبعید کردند! دقت کنید، جرم امام تنها دفاع از ملت ایران و عزت و آبروی ایرانیان بود. البته ایشان از دوران کودکی و نوجوانی حساسیت ویژه‌ای به سرنوشت کشور و سرزمین مادریشان داشتند و جالب اینکه در ۱۰ سالگی تصمیم گرفته بودند برای کمک به میرزا کوچک خان جنگلی به شمال بروند که البته با مخالفت برادر بزرگتر مواجه می‌شوند. این خاطره را هم شاید کمتر شنیده باشید که امام نزد برادرشان خط تمرین می کردند. سرمشقی که مرحوم آقای پسندیده (برادر بزرگ امام) برای تمرین خط تعیین کرده بودند، این بیت حافظ بود: «الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها…» اما امام این قصیده ملک‌الشعرا بهار را بیشتر دوست داشت و آنرا تمرین می‌کرد: «هان ای ایرانیان! ایران اندر بلاست / مملکت داریوش، دستخوش نیکلاست/ مرکز ملک کیان، در دهن اژدهاست/ غیرت اسلام کو؟ جنبش ملی کجاست؟»

 

همه چیز در مورد وقایع قیام خونین پانزده خرداد

$
0
0

127 همه چیز در مورد وقایع قیام خونین پانزده خرداد

 

 

همه چیز در مورد وقایع قیام خونین پانزده خرداد

 

این که، چه عواملی در پیروزی انقلاب اسلامی و واژگونی رژیم ۲۵۰۰ ساله ی شاهنشاهی، نقش اصلی و اساسی داشته اند از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
از سال ۱۳۴۱ که نهضت مقدس امام خمینی قدس سره آغاز شد، تا سال ۱۳۵۷ که این نهضت به ثمر رسید با ظهور انقلابی بی نظیر که ثمره ی آن تحقق نظام جمهوری اسلامی بود، همواره تنی چند از عالمان مجاهد، با یاری مردم فقیر و زجر کشیده، خود را به آتش و خون زدند و با تحمل سختی های بسیار مبارزه را تا پیروزی نهایی ادامه دادند.
در طی این سال ها، ضمن نبردِ نابرابر ایمان و کفر، منادیان حق و حقیقت دینی، با الگو قرار دادن مبارزات صدر اسلام، و با جدّیت وصف ناپذیر، نهضت مقدس امام خمینی« قدس سره» را استمرار بخشیدند و روحیه ی سلطنت ستیزی را تقویت کردند و در هر مناسبتی با نام رهبر تبعیدی خود حرکت انقلابی جمعیت های تظاهر کننده را پرشتاب و با توان ساختند.
قیام ۱۵ خرداد نقطه ی عطفی در تاریخ مبارزات ملت قهرمان ایران است، که رهبری داهیانه ی امام خمینی« قدس سره» و یاری روحانیان انقلابی در تداوم آن، طی یک دوره ی پانزده ساله، نقش اساسی داشته است. و در همه ی آن سال ها سال روز ۱۵ خرداد هیچ گاه در سکوت و خاموشی سپری نشد؛ زیرا که ۱۵ خرداد برای امت قهرمان و شهید پرور ایران، از اهمیت و اعتبار ویژه ای برخوردار بوده و خواهد بود.
۱۵ خرداد، روز قیام خونین مردم جان برکفی بود که، به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند و علیه نظام ستمشاهی شوریدند. ۱۵ خرداد روز آغاز نهضت مقدس اسلامی، روز عصیان علیه طاغوت و طاغوتیان و روزی بود که ملت ایران زیر بیرق اسلام گرد آمد و برای مقابله با دشمنان اسلام و قرآن وارد صحنه شد و پشت رژیم ستمشاهی را به لرزه انداخت.
در سحرگاه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، دژخیمان رژیم ستمشاهی به خانه ی امام در قم یورش بردند و امام خمینی« قدس سره» را که سه روز پیش از آن، به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه ی فیضیه، طی سخنان کوبنده ای پرده از جنایات شاه و اربابان امریکایی و اسراییلی او برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل کردند.

هنوز چند ساعتی نگذشته بود که خیابانهای شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانه هایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه در آمد. همین صحنه، در همان روز در تهران و چند شهر دیگر نیز به وجود آمد و مردم ایران با قیام گسترده ی خود نشان دادند که خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایان دادن به رژیم ستمشاهی هستند. به همین جرم بود که گلوله های شلیک شده از خشم و کینه ی حکومت شاه، قلب صدها مسلمان انقلابی به پا خاسته را در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نشانه رفت و آنان را به خاک و خون کشید. بدین ترتیب، تاریخ ایران اسلامی و تاریخ مبارزات امت اسلامی، در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ورق خورد و فصل جدیدی در کارنامه ی رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد.
رفراندوم ساختگی
روز ۶ بهمن ۱۳۴۱ برای شش اصل پیشنهادی شاه رأی گیری شد. در مدت اخذ رأی دو صندوق وجود داشت. یکی برای آرای موافق و دیگری برای مخالف. در تهران در همان دقایق اول این خبر چون بمبی صدا کرد که چند نفری که رأی مخالف در صندوق ها ریخته اند، مورد ضرب و شتم مأموران قرار گرفته و به زندان انتقال یافته اند. مخالفان به جای دادن رأی مخالف، از شرکت در رفراندوم خودداری کردند. در هر حال دولت اعلام کرد ۰۰۰، ۵۹۸، ۵ نفر در رفراندوم شرکت و رأی مثبت دادند. آرای مخالف فقط ۴۰۱۵ رأی اعلام شد.

شاه در روز ۸ بهمن به دنبال اعلام نتیجه رفراندوم، طی نطقی گفت:
«در آینده، کشور ایران را کشور آزاد مردان و آزاد زنان می سازیم. زن و مرد ایرانی با استفاده از شرایط جدید اجتماعی، دوشادوش یکدیگر برای ساختن ایران آباد خواهند کوشید. آنچه روی داد انقلابی بزرگ، قانونی و مقدس است که شما بر آن صحه نهادید و ما به همت شما مملکتی خواهیم ساخت که با پیشرفته ترین ممالک برابری کند.»
یکی از اصولی که به رأی عمومی گذاشته شد، تجدید نظر در قانون انتخابات بود. هیأت وزیران بر اساس مصوبه ی تجدیدنظر در انتخابات، تصویب نامه ای صادر کرد و دولت به استناد این تصمیم خلاف قانون اساسی، برای زنان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را به رسمیت شناخت. با توجه به این که این موضوع نه معنای آزادی زن در حق رأی دادن بود، بلکه ترویجِ بی بندوباری و حضور زنان در کانون های فحشا و منکرات بود و این مطلب را امام و علما به خوبی دریافتند، لذا برای حفظ کیان و کرامت انسانی زنان بزرگوار، جامعه ی روحانیت قم به زعامت آیت الله العظمی امام خمینی« قدس سره» این تصمیم دولت را بدون عکس العمل نگذاشت و واکنشی شدید نشان داد .
آیات عظام پس از نشست و گفتگو، مبادرت به صدور اعلامیه ای ۶ صفحه ای مستند و مستدل نمودند و زیر آن را امضا کردند. امضا کنندگان عبارت بودند از: آیات عظام امام خمینی« قدس سره»، لنگرودی، زنجانی، علامه طباطبایی، موسوی یزدی، گلپایگانی، شریعتمدای، آملی، و مرتضی حائری.
در اعلامیه ی یاد شده با توجه به قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور، اقدام دولت را در صدور تصویب نامه ی هیأت وزیران مبنی بر اصلاح قانون انتخابات، غیر قانونی اعلام و به دولت به شدت اعتراض شد.

حمله به مدرسه ی فیضیه قم
امام خمینی« قدس سره» در مبارزات خود علیه استبداد، عملاً رهبری قیام را در دست گرفت و سایر علما به دنبال او قدم برداشتند. از جمله ی اقدامات ایشان اعلامیه ای خطاب به علما و روحانیان بود. متن اعلامیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت ذی شرافت حضرات علمای اعلام و حجج اسلام دامت برکاتهم اعظم الله تعالی اجورکم. چنان چه اطلاع دارید، دستگاه حاکمه می خواهد، با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه ی اسلام، قیام و به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر می اندازد و لذا این جانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر(عج) جلوس می کنم و به مردم اعلام خطر می نمایم. مقتضی است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند، تا ملت مسلمان از مصیبت های وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند.
والسلام علیکم و رحمهالله برکاته.
روح الله الموسوی الخمینی
۲۶ شوال۱۳۸۲
پس از صدور اعلامیه، علمای تهران و سایر شهرستان ها به تبعیت از، امام طیّ اعلامیه هایی عید را عزای ملی اعلام، و متذکر شدند، به جای دید و بازدید مجالس سوگواری تشکیل شود. از جمله آیت الله سید محمّد بهبهانی در این زمینه، اعلامیه ای انتشار داد.
یورش به مدرسه ی فیضیه قم که، در بعداز ظهر روز دوم فروردین ۱۳۴۲ صورت گرفت از فجایع حکومت شاه می باشد. اعلامیه امام خمینی« قدس سره »درباره ی حمله به مدرسه فیضیه و تشریح جنایات آن موجب شد که علمای شهرستان ها و اهل منبر به حرکت سریعتری دست بزنند و گذشته از انتشار اعلامیه های متعدد و همدردی با علمای قم، چند روزی از رفتن به مساجد و منابر و اقامه ی نماز جماعت خودداری کردند.

اعلامیه ی کوبنده و تکان دهنده ی امام خمینی که، به مناسبت چهلمین روز فاجعه قم صادر شد، بار دیگر افکار عمومی را متوجه اقدامات شاه و دولت کرد.
محرم۱۳۸۳ هجری قمری و مقدمات قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲
ماه محرم هر سال، یادآور قیام امام حسین بن علی «علیه السلام» است. امام حسین «علیه السلام» همواره مشعل فروزانی برای نهضت های اسلامی است و جامعه ی تشیّع در طی قرن ها، به یاد امام حسین« علیه السلام» می گرید و خون او را حیات بخش نهال آزادی و حق و عدالت می داند. مسلمان شیعه در هر کجای دنیا باشد، دهم محرم را به عنوان عاشورای امام حسین« علیه السلام» می شناسد و پیوندی معنوی و نامرئی با امام حسین« علیه السلام» او را به تفکر در قیام خون و شهادت می برد و بر حسب استعداد، نکاتی از پیامِ امام حسین« علیه السلام» را از فراز نسل ها می گیرد. چه بسیار انسان های والا که با لحظاتی در یاد امام حسین «علیه السلام» همه عوامل ذلت و خواری را کنار گذاشته اند و در راه حق و پیوستن به مکتب او جان باخته اند. با حضور این نقطه ی درخشان، فرارسیدن محرم ۱۳۸۳قمری و پا بر جا بودن حوزه ی قم با وجود تلاشی که دولت در تعطیل آن نمود، معنی بسیار داشت. معنی حضور امام حسین علیه السلام در مبارزه ای بزرگ. به همین جهت رژیم حاکم می بایست تدابیر لازم را کرده باشد تا، به هر ترتیب از محرم بگذرد. اعلامیه ی شهربانی کل کشور، عباراتی داشت که نگرانی دولت را می رساند و از مردم مسلمان سوگواری مشروع می خواست، یعنی سوگواری که توأم با دعای به تاج و تخت شاه باشد و زیانی به منافع امپریالیسم امریکا و انگلیس نرساند. اما رهبر بیدار نهضت، تمام قوا را مجهز کرد، تا محرم صورت واقعی خود را باز یابد و به همین لحاظ در پیامی که امام خمینی« قدس سره» به وعاظ و گویندگان دینی و هیأت های مذهبی داد، فرمود:
«… دستگاه جبار … درصدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغین و سران هیأت عزادار است که از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسری واگذارند.
لازم است تذکر دهم که، این التزامات علاوه بر آن که ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان، مجرم و قابل تعقیب هستند…

… عجب است دستگاه، بی پروا ادعا دارد که قاطبه ی ملت با اوست و از پشتیبانی اکثریت قاطع برخوردار است، با این وصف در تمام شهرستانها، قرا و قصبات به دست و پا افتاده و با ارعاب و تهدید ملت، خفقان ایجاد می کند. اگر این ادعا صحیح است، ملت را این چند روز به حال خود واگذارند تا، از پشتیبانی مردم متمتع شده، موافقت ۶ میلیونی به همه ملل جهان ظاهر، والاّ اشاعه اکاذیب برای تشویق افکار عامه بر خلاف مصالح اسلام و مملکت، جرم و قابل تعقیب است… حضرات مبلغین … از توهّم چند روز حبس و زجر نترسند، (وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا و اَنْتُم الْاَعْلَونْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینْ). آقایان بدانند، که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست… خطر اسراییل و عمال آن را به مردم تذکر دهید… سکوت در این ایام تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است… از سخط خدای تعالی بهراسید. اگر به واسطه ی سکوت شماها به اسلام لطمه ای وارد آید، نزد خدای تعالی و ملت مسلمان مسؤول هستید… از اخافه و ارعاب سازمان ها و دستگاه شهربانی هراسی به خود راه ندهید…»
ملاحظه می شود، امام تکلیف خود را به چه ترتیب انجام می داد. و با دقت اوضاع را بررسی می کرد و نتایج به دست آمده را در اختیار مبارزان می گذاشت. همان طور که در آن دهه ی محرم، وعاظ تنها لعن و نفرت و اظهار انزجار نسبت به یزیدِ دودمان اموی نداشتند، بلکه با نوحه سرایی و خواندن اشعار انقلابی برای کشتگان مدرسه فیضیه، به یاری امام حسین «علیه السلام» می شتابند، خطر اسراییل را برای امت مسلمان یادآور می شوند و تأکید روی خطری می کنند که، از جانب رژیم های وابسته، بر اسلام وارد می شود و کمتر از خطر بنی امیه نیست.
تظاهرات دهم محرم ۱۳۸۳
مقدمات، حاکی از تظاهرات گسترده روز عاشورا بود. خطبا و وعاظ طی دهه ی محرم گفتنی ها را بیان کردند و روزنامه های دولتی هم به همراه رادیو سعی کردند، آرامش حفظ شود و کمتر مردم به آگاهی هایی دست یابند. از نظر این رسانه های گروهی، در کشور، خبری نبود. تمام تبلیغات در اطراف نتایج رفراندوم و انقلاب سفید شاه دور می زد و ثمرات آینده ی آن، یکی، بعد از دیگری شمرده می شد و به دهقان و کارگر و دیگر طبقات نوید و بشارت زندگی مرفهی را می داد و از دین و مذهب و روحانیت به عنوان ارتجاع و خطر ارتجاع و موانعی که انقلاب سفید را تهدید می کند یاد می شد.
روز عاشورا ده ها هزار نفر از مردم که در جریان دقیق مبارزه بودند، با در دست داشتن عکس های امام با شعارِخمینیخدانگهدار تو،ملت طرفدار تو، به خیابان های تهران ریختند. محل اجتماع، مسجد و مدرسه حاج ابوالفتح در نظر گرفته شده بود؛ اما این مدرسه از صبح زود در محاصره ی پلیس قرار گرفت ولی در اثر ازدحام جمعیت برای مراسم عزاداری و فریاد شعارهای ضد رژیم، کنترل از دست پلیس خارج، و مسجد و اطراف آن در اختیار مردم قرار گرفت و با شعار به راهپیمایی پرداختند. تظاهر کنندگان، پس از عبور از سه راه امین حضور و سرچشمه، به میدان بهارستان رسیدند و پس از نصب عکس امام، در این میدان به خیابان فردوسی رفتند و با نطق و خطابه، انقلاب سفید شاه را محکوم ساختند و، سپس به سوی دانشگاه تهران حرکت و فریاد «خمینی بت شکن خدانگهدار تو» اوج گرفت.

در بازگشت، وقتی جمعیت به مقابل کاخ مرمر رسید، فریادِ «مرگ بر این دیکتاتور» طنین انداز شد.»
در واقع هدف از تظاهرات در همین جمله خلاصه شده بود و سقوط شاه را طلب می کرد. راهپیمایی و تظاهرات آن روز در ساعت ۳ بعدازظهر پس از بازگشت به بازار پایان گرفت و تظاهرات فردای آن روز از مسجد شاه اعلام شد. شب یازدهم، هم تظاهراتی از جانب دانشجویان دانشگاه تهران در حمایت از رهبری نهضت با شعار خمینی پیروز است، صورت گرفت. این تظاهرات از مسجد هدایت خیابان استانبول تا میدان شاه ادامه یافت و جمعیت تظاهر کننده به عزاداران مدرسه حاج ابوالفتح پیوست.

بخشی از سخنان تاریخی امام خمینی« قدس سره»
در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ (دهم محرم ۱۳۸۳)
الان عصر عاشورا است… گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر می گذرانم، این سئوال برایم پیش می آید که، اگر بنی امیه و دستگاه یزید بن معاویه تنها با حسین «علیه السلام» سر جنگ داشند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که، در روز عاشورا نسبت به زنهای بی پناه و اطفال بی گناه مرتکب شدند؟ زنان و کودکان چه تقصیر داشتند؟ طفل شش ماهه ی« حسین علیه السلام» چه کرده بود؟ (گریه ی حضار) به نظر من آنها با اساس، کار داشتند. بنی امیه و حکومت یزید با خاندان پیامبر مخالف بودند. بنی هاشم را نمی خواستند و غرض آنها از بین بردن این شجره ی طیبه بود. همین سئوال این جا مطرح می شود که، دستگاه جبار ایران با مراجع سرجنگ داشت، با علمای اسلام مخالف بود، به قرآن چکار داشتند؟ به مدرسه فیضیه چکار داشتند؟ به طلاب علوم دینیه چکار داشتند؟ به سید ۱۸ ساله چکار داشتند؟ (گریه حضار) سید ۱۸ ساله با شاه چه کرده بود؟ به دولت چه کرده بود؟ به دستگاه جبار ایران چه کرده بود؟ (گریه شدید حضار) به این نتیجه می رسی که، اینها با اساس کار دارند؟ با اساس اسلام و روحانیت مخالفند. اینها نمی خواهند، این اساس موجود باشد. اینها نمی خواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد. اسراییل نمی خواهد، در این مملکت قرآن باشد. اسراییل نمی خواهد، در این مملکت علمای اسلام باشند. اسراییل نمی خواهد، در این مملکت دانشمند باشد. اسراییل به دست عمال سیاه خود، مدرسه فیضیه را کوبید. ما را می کوبد. شما ملت را می کوبد. می خواهد اقتصاد شما را قبضه کند. می خواهد، تجارت و زراعت شما را از بین ببرد. می خواهد ، ثروتها را تصاحب کند. اسراییل می خواهد، به دست عمال خود آن چیزهایی را که مانع هستند، آن چیزهایی را که سد راه هستند، از سر راه بردارد. قرآن سد راه است، باید برداشته شود. روحانیت سد راه است، باید شکسته شود. مدرسه فیضیه و دیگر مراکز علم و دانش سد راه است، باید خراب شود. طلاب علوم دینیه ممکن است، بعدها سد راه بشوند، باید کشته شوند. از پشت بام پرت شوند. باید سر و دست آنها شکسته شود. برای این که اسراییل به منافع خودش برسد. دولت ایران به تبعیت از اغراض و نقشه های اسراییل به ما اهانت کرده و می کند.

امام« قدس سره» سپس به رفراندوم فرمایشی اشاره می فرمایند:
«شما اهالی محترم قم ملاحظه فرمودید، آن روز که آن رفراندومی که برخلاف مصالح ملت ایران بود، با زور سرنیزه اجرا شد، در کوچه ها و خیابان های قم، در مراکز روحانیت، در جوار فاطمه معصومه «علیها السلام» مشتی اراذل و اوباش را راه انداختند. در اتومبیل ها نشاندند و گفتند مفت خوری تمام شد، پلوخوری تمام شد. آیا این طلاب علوم دینیه که شباب عمرشان را، موقع نشاطشان را، در این حجرات می گذرانند و ماهی ۴۰ الی صد تومان بیشتر ندارند، مفت خورند!؟ ولی آنهایی که، یک قلم درآمدشان، هزار میلیون تومان است، مفت خور نیستند؟ .. باید ملت قضاوت کند که، مفت خور کیست؟ من به شما نصیحت می کنم، ای آقای شاه! من به تو نصیحت می کنم، دست از این اعمال و رویه بردار. من میل ندارم که، اگر روزی ارباب ها بخواهند تو بروی، مردم شکرگزاری کنند. من نمی خواهم، تو مثل پدرت بشی. شما ملت ایران به یاد دارید، پیرمردها، چهل ساله ها، حتی سی ساله هایمان نیز یاد دارند که، در جنگ دوم جهانی سه دولت اجنبی به ما حمله کردند. شوروی و انگلستان و امریکا به ایران ریخته، مملکت را قبضه کردند. اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتک بود، لیکن خدا می داند که مردم خوشحال بودند که پهلوی رفت. من نمی خواهم، تو این طور باشی. من میل ندارم، تو مثل پدرت شوی. نصیحت مرا بشنو، از روحانیت بشنو، از علمای اسلام بشنو، اینها صلاح ملت را می خواهند. از اسراییل نشنو. اسراییل به درد تو نمی خورد. بدبخت، بیچاره، چهل و پنج سال از عمرت می گذرد، یک کمی تأمّل کن. یک کمی تدبّر کن. یک قدری عواقب امر را ملاحظه کن. کمی عبرت بگیر. از پدرت عبرت بگیر. اگر راست می گویند که، تو با اسلام و روحانیت مخالفی بد فکر می کنی. اگر دیکته می کنند و به دست تو می دهند، در اطراف آن فکر کن. چرا بی تأمل حرف می زنی؟ آیا روحانیت حیوان نجس است؟ آیا ما حیوان نجس هستیم؟ اگر اینها حیوان نجس هستند، چرا ملت ایران دست آنها را می بوسد؟ چرا به آبی که آنها می آشامند، مردم خود را تبرک می کنند؟ آیا ما حیوان نجس هستیم؟ خدا کند که مراد تو، از این جمله که «اینها مثل حیوان نجس هستند» علما و روحانیت نباشد، وگرنه تکلیف ما با شما مشکل می شود و تکلیف تو مشکل تر می شود. نمی توانی زندگی کنی. ملت نمی گذارند که، تو با این وضع ادامه دهی. آیا روحانیت و اسلام ارتجاع سیاه است؟ لکن تو مرتجع سیاه، انقلاب سفید کردی؟ انقلاب سفید به پا کردی؟ چه انقلاب سفیدی کرده ای؟ چرا این قدر می خواهی مردم را اغفال کنی؟ چرا مردم را این قدر تهدید می کنی؟ امروز به من خبر دادند که، عده ای از وعاظ و خطبای تهران را برده اند، سازمان امنیت و تهدید کرده اند که، از سه موضوع حرف نزنند. ۱- از شاه بدگویی نکنند. ۲- به اسراییل حمله نکنند. ۳- نگویند که اسلام در خطر است و دیگر هر چه بگویند آزادند. تمام گرفتاریها و اختلافات ما در همین سه موضوع نهفته است. اگر از این سه موضوع بگذریم، دیگر اختلافی نداریم و باید دید که اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است آیا آن طور نیست؟ اگر ما نگوییم اسراییل برای اسلام و مسلمین خطرناک است آیا خطرناک نیست؟ و اصولاً چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسراییل است که سازمان امنیت می گوید: از شاه صحبت نکنید، از اسراییل نیز صحبت نکنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه، اسراییلی است؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه، یهودی است؟! آقای شاه! شاید اینها می خواهند، تو را یهودی معرفی کنند که من بگویم کافری تا، از ایران بیرونت کنند و به تکلیف تو برسند؟! تو نمی دانی اگر یک روز صدایی در بیاید، ورق برگردد، هیچ کدام از اینها که اکنون دور تو را گرفته اند، با تو رفیق نیستند. اینها رفیق دلارند. اینها دین ندارند. اینها وفا ندارند. دارند همه چیز را به گردن تو بیچاره می گذارند. آن مردک که حالا اسم او را نمی برم، آن گاه که دستور دادم، گوش او را ببرند، نام او را می برم (احساسات شدید مردم) آمد به مدرسه فیضیه و سوت کشید، کماندوها اطراف او مجتمع شدند. فرمان حمله داد. بریزید، بکوبید، تمام حجرات را غارت کنید، همه چیز را از بین ببرید. وقتی که، از او می پرسی، چرا این جنایات را کردید، می گویند شاه گفته است. فرمان ملوکانه است که مدرسه فیضیه را خراب کنیم. اینها را بکشیم، نابود کنیم.

مطالب خیلی زیاد است. بیشتر از آن است که شما تصور می کنید. حقایقی در کار است، مملکت ما، اسلام ما، در معرض خطر است. آن چیزی که در شرف تکوین است، سخت ما را نگران و متأسف ساخته است. از وضع ایران، از وضع این مملکت خراب، از وضع این هیأت دولت و از وضع این سردمداران حکومت نگران و متأسف هستیم و از خداوند بزرگ اصلاح امور را خواهانیم.
این سخنرانی ساده که عبارات و کلمات آن برای همه قابل درک و فهم بود، با خطاب مستقیم به شاه او را شکست و خرد کرد و رسالتی تاریخی را به انجام رساند.
امام رسماً و علناً با شدیدترین حملات رو در روی شاه قرار گرفت. مبارزه ابعاد وسیعی یافت و نیروی انقلابی متکی به اسلام بدون تمایل به بیگانه، عینیت پیدا کرد. ترس و وحشتی که همواره در بین توده مردم از شاه و دولت و دستگاه امنیتی وجود داشت، تا حد بسیاری از بین رفت. شاه بت بزرگی بود که، در برابرش جز خضوع و خشوع معنی نداشت. در کلمات خطابی روح الله، شاه از آن مقام خیالی و تصوری پایین کشیده شد و به دل ها شجاعت داد که قهرمانانه بپاخیزند به وظایف اسلامی خود عمل کنند و فتوای تقیه حرام است را جداً به اجرا در آورند.
امام خمینی« قدس سره» با ایراد این سخنان، پاسخ نطق شاه را در ۴ بهمن ۱۳۴۱ که در صحن مطهر قم ایراد کرد، به صورت دندان شکن و محکم داد. این سخنان بلافاصله به تهران گزارش شد. ساواک مأموریت یافت که امام را توقیف کند. ساعت ۳ بامداد روز ۱۵ خرداد مأموران امنیتی به منزل امام هجوم بردند و ایشان را دستگیر کردند، و به تهران آوردند.
خبر دستگیری امام به سرعت در قم و سپس در تهران و سایر شهرها انتشار یافت. مردم قم به خیابان ها ریختند و، به راهپیمایی اعتراض آمیز پرداختند.
پلیس برای پراکنده ساختن مردم ابتدا به تیراندازی هوایی پرداخت، و مردم با پلیس درگیر شدند و در همان دقایق نخست، معاون شهربانی را به قتل رساندند؛ یک کامیون نظامی را آتش زدند. تیراندازی به طرف مردم شروع شد، و عده ای از مردم کشته شدند. سرانجام با وارد شدن ارتش و مستقر کردن تانک ها و به پرواز درآوردن هواپیماها و شکستن دیوار صوتی، برای ارعاب مردم و فرارسیدن تاریکی هوا به طور موقت قضیه فیصله داده شد.
دستگیری امام قدس سره و قیام خونین ۱۵ خرداد
هم زمان با دستگیری رهبر نهضت اسلامی و بسیاری از علما و وعاظ و شخصیت های ذی نفوذ در قم، تهران و شهرستان ها، زمینه ی یک سرکوب وحشیانه و خونین توسط ایادی دژخیم فراهم شد.
اجتماعات و تظاهرات مردمی زنان و مردان در اعتراض به بازداشت امام در قم، تهران و برخی دیگر از شهرستان ها، با هجوم نیروهای مسلح، به خاک و خون کشیده شد. دانشگاه تهران با تانک و مسلسل و افراد مسلح به محاصره درآمد.
سیل خروشان کشاورزان غیور و کفن پوش ورامین، دهقانان کَن˚ و مردم جمارانبه سوی تهران سرازیر شدند؛ و انبوه جمعیت، اعم از بازاریان، بارفروشان، دانشگاهیان، و اقشار مختلف مردم، با غریو رعد آسای «یا مرگ یا خمینی»و «مرگ بر شاه» تهران را به لرزه درآورند.

شاه در برابر قیام قهرآلود ملت، با رگبار مسلسل به جنگ ملت آمد؛ و توسط نیروهای تحت فرمان خود، تظاهرکنندگان را با وضع فجیعی که قلم از توصیف آن عاجز است، قتل عام کرد و تهران را در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به حمام خون تبدیل ساخت.
هم زمان با قتل عام مردم مبارز در تهران، کشتارهای فجیعی در قم، شیراز، مشهد، تبریز و دیگر شهرستانها، توسط دژخیمان رژیم به وقوع پیوست و برای ادامه ی سیاست سرکوب با وجود سانسور شدید، خبرهای مربوط به دستگیری رهبر نهضت اسلامی ایران و قیام ۱۵ خرداد و کشتارهای قم، تهران، مشهد و سایر شهرستانها، در مدت کوتاهی در سراسر کشور پخش شد و موجی از خشم و نفرت علیه شاه به راه افتاد. خبرگزاریها نیز بازتاب گسترده ی قیام مردم را، در حمایت از رهبر نهضت و واکنش شخصیت های سیاسی، علمی و مذهبی اعتراض به دستگیری امام و کشتار مردم بی گناه به سراسر جهان مخابره کردند، که یکی از آنها اعلامیه ی اعتراض آمیزِ شیخ محمد شلتوت، مفتی و رئیس دانشگاه الأزهر مصر بود، که شش روز بعد از دستگیری امام و فاجعه ی خونین ۱۵ خرداد صادر شد؛ در این اعلامیه دستگیری علما و اهانت به ساحت مقدس آنان، به عنوان داغ ننگی بر پیشانی بشریت معرفی گردید؛ وی طی تلگرافی خطاب به شاه خواست از تجاوز به حریم روحانیت و علمای اسلام که پاسداران قوانین الهی هستند، خودداری کند و علمای بازداشت شده را هر چه زودتر آزاد سازد.

حوزه های علمیه ی نجف اشرف، کربلا و کاظمین نیز به محض دریافت خبر بازداشت امام و کشتار ۱۵ خرداد به پا خاستند و با تشکیل اجتماعات و طی تلگراف هایی به سلاطین و رؤسای جمهوری کشورهای اسلامی و سازمان های بین المللی، حمایت خود را از امام ، و تنفر خویش را نسبت به اعمال وحشیانه ی رژیم و جمعی از علما در تهران و شهرستانها، هر کدام به گونه ای حمایت خود را ابراز کردند و خواستار آزادی حضرت امام شدند.
اعتصاب سراسری تهران، در ۲۱ خرداد به مناسبت هفتم فاجعه ی خونین فیضیه ضربه ای بود که رژیم را درمانده تر کرد؛ مهاجرت مراجع قم و مشهد، علمای سرشناس شهرستان ها به تهران موجب شد که رژیم تن به سیاست آرام سازی و تشنج زدایی دهد و با آزاد نمودن امام« قدس سره»، خشم ها را فرونشاند.
۱۱ مرداد ماه ۱۳۴۲ امام را نمایشی آزاد و در مدت کوتاهی این آزادی تبدیل به حصر گردید؛ رژیم از ترس سیل خروشان جمیعت که برای دیدار امام می شتافتند، نخست وی را از زندان پادگان عشرت آباد به داودیه و از آنجا به قیطریه انتقال داد؛ بدین ترتیب امام قدس سره در یک منزل شخصی که افتخاراً در اختیار ایشان گذاشته شده بود، تحت نظر و مراقبت شدید مأموران قرار گرفت. گرچه مردم با اطلاع از وضع امام آرامش خاطری یافتند، اما اقامت مراجع قم و مشهد و علمای شهرستان ها در تهران تا مدتی ادامه یافت.

سرانجام، رژیم، هر کدام از آنان را به گونه ای مجبور به مراجعت کرد. علی رغم این شرایط، فریبکاری رژیم، مانع از تداوم نهضت و ضربات ناشی از آن نگردید.
یکی از آثار ادامه ی حصر امام، تشکیل گروه های زیرزمین در قم، تهران و شهرستان ها بود که، گاه با نام های جبهه ی مسلمانان آزاد، جمعیت های مؤتلفه ی اسلامی، مجمع روحانیون مجاهد و گاه بدون نام، مانند تشکیلات سری اصفهان، شیراز، قزوین، گاه نیز به صورت نشریه های انقلابی مانند، بعثت و فریاد خودنمایی می کرد.
از تعداد شهدای ۱۵ خرداد آمار صحیحی در دست نیست. اما تعداد آنها را رقمی بین ۵ تا ۱۵ هزار نفر، تخمین زده اند. در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه ی روحانیان و مردم ادامه داد. زندان ها از اقشار گوناگون مردم، پر شد و عده ای نیز محاکمه و اعدام شدند.
جریان ۱۵ خرداد ظاهراً به نفع شاه تمام شد و امام تبعید و تاریکی خفقان حاکم شد؛ اما در واقع ۱۵ سال بعد شاه را از این مملکت بیرون کرد و با رفتن او بار دیگر، خورشید پر تشعشع اسلام طلوع کرد و مملکت را از ظلم و ستم رهانید.
یاد و خاطره شهدای ۱۵ خرداد برای همه ی تاریخ گرامی باد.

 

علل نامگذاری روز ۱۵ خرداد به نام روز جهانی محیط زیست

$
0
0

128 علل نامگذاری روز 15 خرداد به نام روز جهانی محیط زیست

 

 

علل نامگذاری روز ۱۵ خرداد به نام روز جهانی محیط زیست

 

روز جهانی محیط زیست، (به انگلیسی: World Environment Day)، (مخفف انگلیسی: WED)روزی است که از سوی سازمان ملل برای افزایش آگاهی مردم برای نگهدار محیط زیست و تحریک سیاستمداران به گرفتن تصمیماتی برای رویارویی با تخریب محیط زیست و گونه‌های زیستی‌جانوری، به عنوان روز میحط زیست انتخاب شده‌است. این روز پنجم ژوئن هرسال می‌باشد.

رشد روزافزون آلودگی و تخریب محیط‌زیست و بروز بحران‌های پی در پی زیست محیطی باعث شد دولت‌ها به طور جدی به تکاپو افتاده تا چاره‌ایی بیندیشند.

اراده جهانی برای حفاظت محیط زیست با تشکیل نخستین کنفرانس جهانی سازمان ملل متحد درباره انسان و محیط زیست که به کنوانسیون استکهلم معروف است، در سال ۱۹۷۲ در سوئد جنبه کاربردی پیدا نمود. در این سال مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب ماده‌ای، ۵ ژوئن را روز جهانی محیط زیست اعلام کرد. به مناسبت روز جهانی محیط زیست در ایران ۱۵ تا ۲۱ خرداد هر سال به عنوان هفته محیط زیست نامگذاری شده‌است.

 

مطالبی در مورد روز جهانی مستضعفان

$
0
0

137 مطالبی در مورد روز جهانی مستضعفان

 

 

مطالبی در مورد روز جهانی مستضعفان

 

یکی از بارزترین خصوصیات حضرت مهدی موعود(عج) این است که حکومت عدل جهانی به رهبری آن حضرت و با حضور و همّت و نقش آفرینی «مستضعفان» تشکیل می شود. این خصوصیت، همان است که در کلام و پیام امام خمینی رحمه الله ، بسیار مورد توجّه بود وا یشان به صورت مکرّر با تعبیراتی از قبیل مستضعفان، محرومان، پابرهنه ها و گودنشین ها از این قشر مهم، ولی فراموش شده، یاد می کردند و بر ضرورت خدمت به آنها تاکید می نمودند. از همین روست که روز نیمه شعبان «روز جهانی مستضعفان» نام گرفته است.
مستضعف، واژه قرآنی
یکی از ویژگی های حضرت امام خمینی رحمه الله آن بود که ادبیات قرآن را وارد انقلاب اسلامی می کرد. بنابراین ادبیات انقلابی امام، ادبیات قرآنی بود. یکی از این واژه ها، واژه مستضعفان بود که امام همواره بر آن تأکید داشت. صف آرایی مستکبران در مقابل مستضعفان، تقابل عدل و ظلم و رویارویی محرومان و چپاولگران، همواره درکلام و پیام امام موج می زد. از این مهم تر، عملکرد امام خمینی بود که علاوه بر زبان، با قلم و قدم و با تمام توان، در خدمت مستضعفان و محرومان بود و مبارزه با ظلم و ظالم و مستکبران را خط مشی اصولی خود قرار داده بود.
امام خمینی رحمه الله و حمایت از مستضعفان
یکی از ویژگی های امام خمینی رحمه الله روحیه استکبارستیزی و حمایت از مستضعفان جهان بود. آن فرزانه دوران، حکومت را وسیله ای برای تحقق عدالت می دانست و معتقد بود تحقق عدالت بدون سرکوب کردن مستکبران و چپاولگران میسّر نخواهد بود. به همین دلیل، فضای کشور، فضای حمایت از مستضعفان و مبارزه علیه مستکبران بود.
انقلاب اسلامی و جریان توفنده حمایت از مستضعفان
بی تردید امام خمینی رحمه الله یکی از نوادر روزگار بود. آن بزرگ مرد با الهام از آیات قرآن و سنت پیامبراسلام صلی الله علیه و آله وسلم واژه مستضعف را وارد ادبیات انقلاب کرد و همواره بر حمایت از این قشر محروم پای فشرد. با همت امام و پی گیری های مستمر ایشان این معنا به ادبیات و تفکر عمومی راه یافته، به یک فرهنگ تبدیل شد. در مقابل این جریان توفنده که با حمایت از مستضعفان جهان، ارکان حاکمیت مستکبران را به لرزه درآورد، بسیار طبیعی بود که سران جبهه استکبار دست روی دست نگذارند و فعالانه به میدان بیایند و چاره اندیشی کنند. شدیدترین اقدام علیه انقلاب اسلامی و شخص امام خمینی رحمه الله ، تحمیل جنگ هشت ساله، تحریم اقتصادی و فشارهای سیاسی بود.
حاکمیت مستضعفان در دوره ظهور حضرت مهدی(عج)
نیمه شعبان، این روز فرخنده، را روز جهانی مستضعفان نام گذاری نموده اند؛ زیرا در حکومتی که خورشید دوازدهم، حضرت ولی عصر(عج)، آن را بنیان گذاری می کند، زمام امور در دست طبقات محروم و مستضعف جامعه می باشد. در این نظام مقدس و الهی، طبقه اشراف و مستکبران که همیشه بر اثر خصلت برتری جویی و سلطه طلبی در برابر قیام های الهی پیامبران و اولیای دین ایستاده و از پذیریش عدل در جامعه خودداری کرده اند، هیچ گونه جایگاهی نخواهند داشت. خداوند در قرآن می فرماید: «ما اراده کرده ایم که بر مستضعفان منّت نهاده، آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم». این آیه شریفه به صراحت از امامت و حکمرانی مستضعفان و پابرهنگان در عصر ظهور امام آخرین و پیشوای مستضعفان سخن می گوید و پایان دوره ستم و سلطه استکبار را به همگان نوید می دهد.
مستضعفان جهان، وارثان زمین (با تکیه بر دیدگاه امام خمینی)
حضرت امام خمینی رحمه الله نیمه شعبان را که روز جهانی مستضعفان نام گرفته است، روزی مبارک دانسته، چنین می فرمایند: «چه مبارک است میلاد بزرگ شخصیتی که برپا کننده عدالتی است که بعثت انبیا برای آن بود و چه مبارک است زادروز ابرمردی که جهان را از شرّ ستمگران و دغل بازان تطهیر می نماید و زمین را پس از آن که ظلم و جور آن را فرا گرفته، پر از عدل و داد می نماید و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض می نماید و چه مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغل بازی ها و فتنه انگیزی ها پاک شود و حکومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد و منافقان و حیله گران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمتِ… حق تعالی بر بسیط زمین افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامی بر بشریت حاکم شود و کاخ های ستم و کنگره های بیداد فرو ریزد».
مستضعف در کلام مقام معظم رهبری
«ما منتظریم؛ یعنی این امید را داریم که با تلاش و مجاهدت و پی گیری، این دنیایی که به وسیله دشمنان خدا و شیاطین از ظلمات وجور و طغیان و ضعیف کشی و نکبت حاکمیت ستمگران و قلدران و زورگویان پر شده است، در سایه تلاش و فعالیت بی وقفه ما یک روز به جهانی تبدیل خواهد شد که در آن انسانیت و ارزش های انسانی محترم است و ستمگر، زورگو، ظالم، قلدر و متجاوز به حقوقِ انسان ها، فرصت و جایی برای اقدام و انجام خواسته و هوا و هوس خود پیدا نخواهد کرد. این روشنایی در دیدگاه ما نسبت به آینده وجود دارد… مسئله امام زمان(عج) یکی از زنده ترین مسائل اسلامی است که هم در دوران مبارزه با طاغوت به مبارزین امید می داد، و هم امروز که حکومت مستضعفین زمین است، ما را تشویق می کند که حرکت خود را تسریع کنیم.»
جمهوری اسلامی و حمایت از مستضعفان
یکی از شعارهای اصلی و اولیه انقلاب اسلامی حمایت از مستضعفان است و جمهوری اسلامی به سبب دفاع از همین شعار قرآنی، فشارهای سیاسی فراوانی را از سوی استکبار در طول سالیان متمادی تحمل نموده است.
اقدامات دشمنان هنگامی مؤثر خواهد بود که انقلاب اسلامی از درون دچار تردید شود و جریان توفنده ای که امام خمینی رحمه الله در همه زمینه ها برای تقویت مستضعفان در برابر مستکبران به راه انداخت، پشتوانه خود را از دست بدهد.
برخورد امام رضا علیه السلام با قشرمستضعف
یکی از ویژگی های خورشید هشتم شیعیان، حضرت امام رضا علیه السلام ، حمایت از مستضعفان و کمک به قشر محروم جامعه بود. آن حضرت همواره از بی نوایان و مستضعفان دستگیری می فرمود و به آنان کمک می کرد. آن بزرگوار هرگاه به قشر ضعیف و محروم جامعه چیزی می بخشید یا به آنان کمک می کرد، تلاش می نمود عزّت و آبروی مستضعفان نیازمند را حفظ نماید. در جواب سلیمان که پرسیده بود چرا هنگام کمک به افراد مستضعف صورتش را پنهان می کند، فرمود: «نمی خواهم ذلّت خواهش را در چهره آنان ببینم».
خدمت به مستضعف در نگاه امام جواد علیه السلام
نقل شده است که روزی شخصی با خوش حالی فراوان به محضر امام جواد علیه السلام شرف یاب شد. امام علیه السلام سبب خوش حالی او را سؤال کرد. آن مرد گفت: ای فرزند رسول اللّه ، از پدرم شنیدم که می گفت: روزی که خداوند توفیق خدمت به انسان محروم و مستضعفی را نصیبت کند، روز خوش حالی و نشاط است. و من امروز موفق شدم که به برادران دینی ام خدمت کنم. امام جواد علیه السلام در پاسخ، به جا ن شریف خود قسم یاد کرد و فرمود: «چنین کاری جای شادمانی دارد، به شرط آن که آن را با منّت از بین نبری».
امام علی علیه السلام و خدمت به مستضعفان
امام علی علیه السلام پیشوای بزرگ مستضعفان و محرومان بود. آن حضرت هیچ گاه این قشر را از یاد نمی بردند و همواره کارگزاران خویش را برای خدمت به محرومان و مستضعفان سفارش و ترغیب می کردند. مقام معظم رهبری حضرت آیت اللّه خامنه ای، مدّظلّه العالی، دراین باره می فرمایند: «امیرالمؤمنین علیه السلام برای خدا و در راه او کار می کرد. به درد مردم می رسید. مردم را دوست می داشت و خدمت به آنها را وظیفه خود می دانست. با این که حکومت او در جهت خدمت به مستضعفان بود، به این اکتفا نمی کرد؛ شب ها هم، تنها و به صورت فردی، به کمک یکایک مستضعفان می رفت».
پیشوای مستضعفان
سلام بر نیمه شعبان، روز جهانی مستضعفان و روز طلوع خورشید یگانه دوران، حجت حق و صاحب العصروالزمان. سلام بر پیشوای مستضعفان و محرومان جهان حضرت قائم علیه السلام . مهدی جان! ای موعود مستضعفان! اینک بشر مستضعف و سیه روز در آتش ظلم استکبار می سوزد. ستم و بیداد و تباهی، دنیا را فرا گرفته است و ما همه چشم انتظار توایم. مولای ما، می دانیم گرفتاری و ناراحتی دوستان و شیعیانت، بلکه گرفتاری و ناراحتی تمامی انسان های دربند و محروم و مستضعف، قلب مقدس و نازنینت را می فشارد و تو را در اندوه فرو می برد؟ ای ذخیره الهی، اینک مستضعفان جهان، تشنه و خواهان تویند. پس بیا و محرومان جهان را از چنگ نااهلان و ستمگران رهایی ده.
امام حسن علیه السلام و کمک به مستضعفان دردمند
فریادرسی بیچارگان و کمک به مستضعفانِ دردمند، در وجود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و امامان ما به خوبی متجلّی است. امام حسن مجتبی علیه السلام در رسیدگی به درماندگان و مستضعفان و بذل و بخشش های فراوان و بی سابقه، نمونه بود. آن حضرت نقطه امید درماندگان، آرام بخش دل های دردمندان و پناهگاه مستضعفان و مستمندان بود. هیچ گاه نشد که فقیری آزرده دل یا حاجتمندی درمانده و ضعیف، به حضور آن بزرگ برود و دست خالی برگردد، امام مجتبی علیه السلام تا بدان جا در رفع گرفتاری ها می کوشید که گاه پیش از اظهار مستمندان و پیش از آن که عرق شرم بر گونه های آنان بنشیند، نیازشان را بر می آورد و نمی گذاشت که سختی درخواست را تحمّل کنند.
مسئولیت ثروتمندان در قبال مستضعفان
ثروت چیزی است که اگر به دست افرادی ضعیف النفس و ناباب بیفتد، آنها را به گم راهی می کشاند؛ اما همین ثروت اگر در اختیار کسانی باشد که احساس مسئولیت در وجودشان زنده و پویاست، از آن چون عاملی برای خدمت به خلق مستضعف، و در راه اعتلای جامعه و ریشه کن کردن محرومیت و نابه سامانی ها بهره می گیرند. در اسلام، ثروتمندان در قبال تهی دستان و قشرمستضعف جامعه مسئولند، و به انگیزه پیوند برادری و برابری که مسلمانان را به همدیگر ارتباط می دهد، می بایستی همواره در راه تأمین نیازهای مستضعفان و توده محروم اجتماع، کوشنده باشند. این ویژگی خدمت به مستضعفان، در وجود امام حسن علیه السلام به خوبی جلوه گر بود. آن حضرت در طول عمر خویش، دوبار ثروت خود را به تمامی در راه خدا و خدمت به خلق محروم خدا خرج کرد و سه بار نیز دارایی خویش را به دو قسمت تقسیم کرد و نصف آن را برای خود برداشت و نصف دیگر را در راه خدا و خدمت به مستضعفان و محرومان صرف کرد.
آمریکا، دشمن مستضعفان
فرزانه ترین فریاد تاریخ و ماندگارترین یادِ زمانه، حضرت امام خمینی رحمه الله ، آمریکا را دشمن مستضعفان جهان دانسته، خطاب به مسلمانان و مستضعفان تحت سلطه ستمگران چنین می فرمایند: «هان ای مسلمانان جهان و مستضعفان تحت سلطه ستمگران! بپاخیزید و دست اتحاد به هم دهید و از اسلام و مقدّرات خود دفاع کنید و از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است. جهان باید بداند که ایران راه خدا را پیدا کرده است و تا قطع منافع آمریکای جهان خوار، این دشمنِ کینه توزِ مستضعفین جهان، با آن مبارزه ای آشتی ناپذیر دارد».
وظیفه مسلمانان در قبال مستضعفان فلسطین
امروزه ملّت مظلوم فلسطین مصداق بارز «مستضعف»اند. بنابراین بر همه مسلمانان جهان است که به یاری جوانان مظلوم، اما غیور، فلسطین بشتابند و آنان را در مسیر رسیدن به آرمان بلندشان یاری رسانند. امام خمینی، این پیشوای مظلومان و مستضعفان جهان، در این باره چنین می فرمایند: «اکنون که مسلمانان انقلابی و شجاع فلسطین با همتی عالی و با آوای الهی از معراجگاه رسول ختمی مرتبت، صلّی اللّه علیه وآله وسلّم، خروش برآورده و مسلمانان را به قیام و وحدت دعوت نموده اند و در مقابل کفرجهانی نهضت نموده اند، با کدام عذر در مقابل خداوند قادر و وجدان بیدار انسانی می توان در این امر اسلامی بی تفاوت بود؟ اکنون که خون جوانان عزیز فلسطین دیوارهای مسجدقدس را رنگین کرده است و در مقابل مطالبه حق مشروعشان از مشتی دغل باز با مسلسل جواب شنیده اند، برای مسلمانان غیرتمند عار نیست که به ندای مظلومانه آنان جواب ندهند و هم دردی خود را با آنان اظهار نکنند؟»

 

تاریخچه و پیشینه روز ولنتاین

$
0
0

1

 

تنها مدت کمی به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوریه باقی مانده که روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) یا همان ولنتاین ایرانی به فاصله ی چهار روز از هم قرار دارند یعنی ۲۵ بهمن ماه (ولنتاین) و ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان) !

چند سالی است که ۲۵ بهمن (۱۴ فوریه) روز ولنتاین و خرید گل و عروسک، شکلات و … در کشورمان باب شده است. اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولنتاین خوردنی یا پوشیدنی است، فقط می دانند که در روز ولنتاین باید برای کسانی که دوست دارند هدیه بخرند…

 

تاریخچه روز ولنتاین:
روز ولنتاین-تاریخچه کامل و دقیق ولنتاین در دست نیست و آنچه از پیشینه روز ولنتاین می‌‌دانیم با افسانه درآمیخته است. امروزه کلیسای کاتولیک به این نتیجه رسیده است که حداقل سه قدیس وجود داشته‌اند که همگی به شهادت رسیده اند، به همین دلیل چندین افسانه سعی در بازگوئی تاریخچه آئین ولنتاین دارند.

روز ولنتاین-در صده سوم میلادی که مطابق می‌شود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده‌است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته‌است از جمله اینکه مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن می‌کند. کلودیوس به قدری بی‌رحم وفرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشیشی به نام والنتاین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبردار می‌شود و دستور می‌دهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان می‌شود. با توجه به آنچه که در افسانه آمده کشیش ولنتاین برای او نامه‍ایی نوشته و آنها را با نوشتن «از طرف ولنتاین تو» (From Your Valentine) امضاء کرده است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای ولنتاین مشاهده می‌‌شود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق بر خلاف قانون کلودیوس دوم اعدام می‌شود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می‌دانند و از آن زمان ولنتاین تبدیل به نمادی برای عشق شده است.

 

هدیه روز ولنتاین :
در کشورهای اروپایی و امریکائی دادن شکلات به عنوان هدیه روز ولنتاین از شهرت خاصی برخوردار است. تزئین شکلات و پختن انواع ان نیز از آداب روز ولنتاین به شمار می‌رود. از نظر علمی هم ثابت شده‌است که خوردن شکلات دات یا همان سیاه میزان عشق را در انسان بالا می‌برد البته نه مصرف بی رویه ان.

تاریخچه و پیشینه روز سپندارمذگان

$
0
0

1

 

تاریخچه و پیشینه روز سپندارمذگان

 

ولنتاین ایرانی :

در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده‌است. در تقویم ایرانی دقیقا مصادف است با ۵ اسفند که در گاهشماری کنونی برابر است با ۲۹ بهمن، یعنی تنها ۴ روز پس از روز ولنتاین. این روز سپندارمذگان یا «اسفندارمذگان» نام داشته‌است.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده‌ است که ایرانیان باستان این روز را روز بزرگداشت زن و زمین می‌دانسته اند. فلسفه بزرگداشت این روز به عنوان “روز عشق” به این صورت بوده است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند، هر یک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. بعنوان مثال روز اول “روز اورمزد”، روز دوم، روز بهمن معنی “سلامت، اندیشه” که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی “بهترین راستی و پاکی” که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی “شاهی و فرمانروایی آرمانی” که خاص خداوند است و روز پنجم “سپندار مذ” بوده است. سپندار مذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند.

 

سپندارمذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می‌دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌کردند. اخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده‌اند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمذگان بجای ولنتاین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود.

 

روز ولنتاین یا سپندارمذگان ؟

$
0
0

1

 

روز ولنتاین یا سپندارمذگان ؟

 

“سپندارمذ” لقب ملی زمین است یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می‌‌ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می‌‌نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می‌‌دهد. به همین دلیل در فرهنگ ایران باستان “سپندارمذ” را به‌عنوان نماد عشق می‌‌پنداشتند.
پسوند “گان” هم به معنی “جشن” است، و در نتیجه “سپندارمذگان” به معنی “جشن سپندارمذ” (جشن روز زن و زمین) است.
در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می‌‌شده است که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن می‌‌شد، جشنی ترتیب می‌‌دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلاً شانزدهمین روز هر ماه “مهر” نام داشت که در ماه مهر، «مهرگان» لقب می‌‌گرفت.
همین طور روز پنجم هر ماه “سپندارمذ” یا “اسفندارمذ” نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم “اسفندارمذ” نام داشت، جشنی با همین عنوان می‌‌گرفتند.
“سپندارمذگان” جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌‌کردند.
در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می‌‌دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌‌کردند. جشن “سپندارمذگان” یا “اسفندگان”، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده است.

 

در باور ایرانى مرد داراى قدرت مردانگى و تفکر و خردورزى بیشترى است، در برابر آن زن نیز داراى مهر ورزى، عشق پاک، پاکدامنى و از خودگذشتگى فراوان ترى است که هر یک از این دو به تنهایى راه به جایى نبرده و حتى روند پویایى گیتى را هم به ایستایى مى کشانند.
اگر مردان بدنه هواپیماى خوشبختى اند، زنان موتور آن اند که پیکره بى موتور و موتور بى بدنه هیچ کدام به تنهایى به اوج سعادت نمى رسند بلکه ذره اى حرکت و جنبش هم برایشان ناممکن است.
اشوزرتشت خوشبختى بشر را وابسته به میزان دانش و خرد انسان مى داند نه جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد و از دیدگاه وى همه انسان ها _ همه زنان و مردان _ داراى حقوق برابرند. او دختران را در گزینش همسر آزاد شمرده و عشق پاک و دانش نیک را دو معیار اصلى مى داند و خوشبختى همسران جوان را در زندگى زناشویى در این مى داند که هر یک بکوشند تا در راستى از دیگرى پیشى جویند.
ملت ایران از جمله ملت هایی است که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به مناسبت های گوناگون جشن می‌‌گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می‌‌گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و کلاً جهان‌بینی ایرانیان باستان است.

شاید هنوز دیر نشده باشد که روز عشق را از ۲۵ بهمن (ولنتاین) به ۲۹ بهمن (سپندارمذگان ایرانیان باستان) منتقل کنیم

 


هدایای مخصوص روز ولنتاین

$
0
0

1

 

هدایای مخصوص روز ولنتاین

 

تعدادی از هدیه های ولنتاین:

* هدیه های ولنتاین- سالیانه بیش از یک میلیارد کارت تبریک ولنتاین به عنوان هدیه روز ولنتاین در سراسر جهان رد و بدل میگردد که ۸۵ درصد آنها توسط زنان خریداری میشود.
ابتدا کارتهای تبریک ولنتاین را هر کس خودش تهیه میکرد اما از سال ۱۸۰۰ کارتهای تبریک ولنتاین تجاری به بازار عرضه گشت. البته این کارتها نیز دست نوشته و دارای نمادهای ولنتاین نقاشی شده بودند. سپس کارتهای تبریک چاپی جایگزین آنها گردید.

*سالیانه ۵۰ میلیون گل رز و میلیونها جعبه شکلات در سالروز ولنتاین هدیه داده میشود که اغلب آنها را مردان خریداری میکنند.
* هدایای روز ولنتاین شامل: گل رز و یا دسته گل کوچک، شکلات، کارت تبریک ولنتاین، عطر های ویژه ولنتاین , عروسک، شمع، یک نامه عاشقانه، یک قطعه شعر عاشقانه و یا هدیه کوچک.
*برای جشن گرفتن این روز و هدیه روز ولنتاین به یک کافی شاپ و یا برای صرف شام به یک رستوران دنج بروید.
* در گذشته دور در ایتالیا و انگلیس رسم بر آن بود که زنان مجرد پیش از طلوع آفتاب روز ولنتاین از خواب برخاسته و لب پنجره اتاق خود می ایستادند تا مردی از مقابل پنجره آنان عبور کند. اعتقاد بر آن بود که با اولین مردی که در آن روز ببینند، ظرف یکسال ازدواج خواهند کرد. شکسپیر نیز در نمایشنامه هملت به این باور اشاره کرده است.

کادوی روز ولنتاین در کشور های مختلف

$
0
0

1

 

هدیه های ولنتاین در کشورهای مختلف:

*هدیه های ولنتاین در کشورهای مختلف: در برخی کشورها برای دادن هدیه ولنتاین ،رسم بر این است که مردان جوان روز ولنتاین لباس به زنان هدیه میدهند. چنانچه زن آن لباس را برای خود نگه دارد نشانه آنست که زن خواهان ازدواج با آن مرد است.
* در فرانسه پسران اسم معشوقه خود را روی آستین لباسشان می نوشتند تا به همه بگویند: ازحس من آگاه شوید.
* در زمانهای گذشته در ولز چنین مرسوم بود که در سالروز ولنتاین قاشقهای چوبی به یکدیگر هدیه بدهند. روی این قاشقهای چوبی معمولا نقش قلب و کلید و قفل کنده کاری شده بود. معنی این کنده کاریها چنین بود: “تو قلب مرا گشوده ای” یا “کلید دروازه قلب من دست توست.”

* اما در ژاپن روز ولنتاین و هدیه دادن به گونه ای دیگر است .روز ولنتاین این دختران هستند که باید به مردان شکلات هدیه بدهند. زنان شاغل به اجبار باید به تمام همکاران مرد خود بویژه رییس خود شکلات هدیه بدهند. اما در روزی موسوم به “روز سفید”(WHITE DAY) که تاریخ آن ۱۴ مارس میباشد مردان برای جبران محبت خانمها به آنها هدیه میدهند. البته اغلب فقط به دوستان دختر خود. هدیه مردان معمولا یک لباس زنانه سفید رنگ است.